سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دلها را هوایى است و روى آوردنى و پشت کردنى ، پس دلها را آنگاه به کار گیرید که خواهان است و روى در کار ، چه دل اگر به ناخواه به کارى وادار شود ، کور گردد . [نهج البلاغه]
کل بازدیدها:----96541---
بازدید امروز: ----2-----
جستجو:
تابستان 1385 - حدیث برای قرن 21
 
 
  • درباره من
  • موضوعات وبلاگ
  • لینک دوستان من
  • لوکوی دوستان من
  • اوقات شرعی
  • اشتراک در وبلاگ
     
  • مطالب بایگانی شده
  • آوای آشنا
  • شیرجه در آتش!!!
    نویسنده: امین سه شنبه 85/6/28 ساعت 5:30 عصر

                                                                                           به نام یزدان پاک

    سلام بچه ها . حال شما چطوره؟ میبینم که همه شما برای بازگشایی مدارس - بقول میلاد - شوق زاید الوصفی دارید !!! البته با خواندن اشعاری بس زیبا و شایان ستایش!!! همه با هم : باز آمد بوی گند مدرسه!!! خوب اشکال نداره ان شا الله غم آخرتون باشه و با انرژی این غم آخر را شروع کنید. 

    ما که غم آخرمونه!!! یعنی آخرین سال مدرسه را در پیش داریم !!! و سال بعدش دیگر دانش آموز نیستیم بلکه دانش پزوهیم.(آخه یکی نیست بگه دانش آموز سوم با پیشی چه فرقی داره که اسماشونو عوض کردند!!!) .

    امروز یه مقالله ی سفارشی از نظر شما می گذرد. به خواهش دو فقره از دوستان این مقاله را می نویسم. البته گفته ها در این مورد بسیار زیاد است ولی خوب من سعی می کنم نتیجه ی درست و در عین حال مستند  خودم را از این موضوع خطیر بیان کنم. البته در آخر توصیه هایی هم دارم که می تواند شما را از این گناه مصون دارد. متاسفانه اینقدر این موضوع فراگیر شده که ترک آن –البته برای بعضی ها – حقیقتا مرض آور است. در کوچه ، خیابان ، تاکسی و حتی تلویزیون مصادیق آن را می شنوید. بله شاید حدس زده باشید . موضوع بحث امروز ما موسیقی و غنا از منظر اسلام و خدا است . خیلی ها از بیخ این موضوع را حرام می دانند و خیلی خای دیگر نه تنها حرام نمی  دانند،  بلکه مستحب ماکد می دانند!!! قبل از هر چیز باید غنا را تعریف کرد و بعد موسیقی را به آن پیوند زد تا ببینیم چه از آب در می آید. پس بریم ببینیم چی میشه :

    - تعریف غنا : هیچ گاه مفسران و زبان دانان روی معنی این لفظ اشتراک نظر نداشتند . البته لازم به ذکر است که "غناء" با "غنی" فرق دارد ؛ اولی به معنی آواز خوانی و دومی به معنی ثروت و غنائت است. ولی خوب بحث لغوی "غناء " مد نظر ما نیست بلکه بحث اصطلاح و کاربرد آن در متون مد نظر اینجانب است. و اما بهترین تعریفی که من از غنا خواندم این است : توجه بفرمایید :

    غنا حرام است و گوش کردن به آن و کسب کردن به آن حررام است و تنها صدای خوب غنا نیست بلکه عبارت است از گشیدن صدا و گردانیدن آواز در حلق بکیفیت مخصوصی که طرب آور و مناسب مجالس لهو و لعب و محفل اهل معصیت و طرب باشد و نیز با آلات موسیقی ملایم و موافق باشد.

    و در معنی طرب آورده اند :  خوشحالی مضاعف یا ناراحتی زیادی که بر اثر یک آواز یا موسیقی به انسان دست دهد. و ذکر این مطلب خالی از لطف نیست : من دیروز در کتاب ناپلون هیل نویسنده ی معاصر آمریکایی می خواندم که یکی از محرک های قوی ذهن  "موسیقی" است. یعنی این نشان می دهد موسیقی می تواند به راحتی آدم را از حال طبیعی خود خارج کند.

    - ادامه ی بحث : تا اینجا با غنا و مصادیق آن آشنا شدید و دریافتید که غنا خواندن با کیفیت خاص است که روی خواننده و شنونده حالت روحی خاصی ایجاد می کند. ولی مدرکی از قران ندیدید که دلیل بر گناه بودن غنا باشد. خوب اشکال ندارد . دو آیه در قران وجود دارد که یکی صریحا و دیگری تلویحا غنا را نفی می کند. البته یک آیه ی دیگر هم هست که آ« هم بصورت تلویحی بر حرمت غنا تاکید دارد.

    - غنا در قران : و من الناس من یشتری لهوالحدیث لیضل عن سبیل الله بغیر علم و یتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهین ( لقمان آیه ی 6) :

     و برخى از مردم، خریدار سخنان بیهوده و سرگرم کننده‏اند، تا بى‏هیچ علمى، (دیگران را) از راه خدا گمراه کنند و آن را به مسخره گیرند؛ آنان برایشان عذابى خوار کننده است.

    ذکر چند نکته درباره ی این آیه ضروری است : 1. لهو به معنی چیزی است که انسان را از مهمش (خدا) باز دارد و لهوالحدیث(سخن بیهوده) به معنی سخن یا شعری است که انسان را از خدا بازدارد. و یکی از مصادیق سخن بیهوده غناء است . البته خیلی ها می گویند منظور از لهوالحدیث ، مستقیما غناء است اما نظر من و خیل های دیگر این است که لهوالحدیث معانی گسترده ای دارد که یکی از مصادیق  آن غناء است . 2. غنا انسان را از خدا دور می کند و هیچ علمی در آن نیست بلکه فقط مروج جهل و هوس محوری می باشد. 3. شنونده ی غناء یک موجود مسخره است ، که از خوانده مسخره تر از آن لذت می برد و جالب آنکه در جامعه امروز جوانان ما آنقدر جذب این مسخره ها شدند که رو اسن ایشان قسم می خورند و خواب و خوراک و زندگیشان این مسخره های غربی و شرقی شده اند . بعد می گید این جوونای ما چرا اینقدر لوده شدند و جدیت و هم در کارهای آنها رفته؟ خوب اینم دلیلش .  4. شنونده های و خواننده های غناء ، شناگران ماهری هستند. زیرا خیلی خوب شیرجه می زنند. شیرجه در آتش مذاب که به آنها وعده داده شده. توصیه ی برای ایشان : بچه ها بعد شیرجه شوخی شهرستانی نکنید ؛ چون ممکنه آب اوه ببخشید آتش بخورید و شیکمتون سوراخ شه.

    - احادیث : الف) برای آنان که خانه یشان نوار غنا و موسیقی زیاد گوش می کنند: امام صادق (ع) : خانه ی غنا و سرود از نزول مصیبتی دردناک در آن ایمن نتوان بود و دعا در آن خانه به اجابت نرسد و فرشته داخل آن خانه نشود. (وسایل الشیعه ، ج17، ص 303)

    ب) عاقبت امت مطرب : امام حسین (ع) : هیچ امتی که در آن موسیقی باشد پاک و مقدس نشده است. (کافی ج6 ص 437) (این دو حدیث بالایی را من از منبع اصلی ندیدم ؛ فلذا مسئولیتی در قبال صحت یا عدم صحتش ندارم ولی حدیث در این باره زیاد دیدم و این امر جرات نقل آن را به من داد.)

    ج) امام باقر (ع) : غنا دورویی و به دنبال خود فقر می آورد.( وسایل شیعه ج 17 ص 309)

    -  توصیه های امنیتی خودم :

    الف) مهم : بعضی خواننده ها با خواندن شعر درباره ی ائمه و خدا کم کم برای خود وجه سازی می کنند و بعد که خود را فردی موجه معرفی کردند شروع می کنند به خواندن اشعاری با ریتم تند و با موسیقی طرب آور . و به هرکس هم این موضوع را گوش زد کنیم که آقا جان این موسیقی مشکل ندارد ، مورد حمله ی شدید قرار می گیریم که این فلانه و بیسار و خیلی هم آدم خوبیه. همتون فهمیدید من کی رو می گم.

    ب)مهم 2 : بعضی های دیگر اشعاری در مدح ائمه می خوانند که علاوه بر  چرت وپرت بودن و ریتم تند مناسب اکس پارتی ، موجب وهن به این معصوم یا اولیا خدا می شود که متاسفانه در محرم خیلی باب می شود و بدتر آنکه بعضی از مداحان ریتم آن را می گیرند و الفاظش را عوض می کنند که باز باعث تاسف می باشد. مواظب این مداحی ها و ترانه ها باشید.  

    ج ) تاکسی : مشکلی که من خودم دارم و کمتر تاکسی ای نشسته ام که نوار داغون نگذاشته باشد. ما هم مجبوریم نهی از منکر کنیم البته به شیوه ی قرن 21: توصیه های من در این باره (البته به عنوان فردی با تجربه : 1. هیچ وقت بحث مذهبی و گناه و غنا بودن نوار یا سی دی راننده را به میان نیاوردید چون کسی که عادت به کاری کرده باشد ، با هر استدلالی حاضر به ترک آن نیست و ممکن است به شما و حتی اعتقادات شما توهین کند. 2. روشی سابق من این بود : من : آقای راننده لطف می کنید موسیقیتان را خاموش کنید. راننده : چرا؟ من : آخه من از این نوار خوشم نمیاد – با شکست این طرز برخورد در یک مورد این روش را ترک کردم و روشی بهتر ابداع کردم. 3. من : آقای راننده لطف می کنید موسیقیتان را خاموش کنید؟ راننده : چرا؟  من : (با حالت رنجور) آخه من از اول صبح تو این اداره و اون اداره رفتم و سرم درد می گیره. می دونید که چقدر این ادارات آدمو معطل می کنند و ... (این خوب جواب می ده و دروغ هم نیست چون آهنگ با صدای بالا موجب سر درد می شود.)

    د) تبصره :  بدیهی است اگر راننده نوار را خاموش نکرد به دلیل قبح مضاعف این مساله خیلی محترمانه از ماشین پیاده شوید حتی با دادن قسمی از کرایه. حتی شده من در ماشینی نشتم و هنوز حرکت نکرده درخواست خود را مطرح کردم که با مخالفت راننده مواجه شد و من با تشکر از وی پیاده شدم.

    ه) الکی گیر ندهید : برای نوار یا موسیقی هایی با ریتم آرام و اصطلاحا لایت الکی به راننده گیر ندهید و خون نجس خودتان را کثیف تر نکنید. من خودم به عینه دیدم : با دوستم در تاکسی نشسته بودیم راننده یک موسیقی سنتی لایت (شجریان خوانندش بود) گذاشته بود. دوستم به من گفت(البته در گوشی) : بگو خوامشش کنه  .  من گفتم : اولا اگر مشکلی داره خودت بگو ثانیا مشکلی نداره الکی گیر نده. و وی از همون دسته بود که در اول مقاله اشاره شد . (موسیقی را ار بیخ حرام می دانند.)

     

    - نتیجه : خدایی می دونم چقدر ترک این عادت باحال سخت است ولی به عاقبتش فکر کنید . عاقبتش چیست : الف) در صورت ادامه ی و ابرام بر این گناه : شیرجه در آتش می زنید بدون اینکه بدونید.

    ب) در صورت ترک این گناه : حدیث : امام موسی کاظم فرمودند : اگر کسی خود را از غنا دور بدارد برای او در بهشت درختی است که بامر خدا وقتی باد آن را حرکت می دهد صدایی از آن بلند میشود که هیچ گوشی آن را نشنیده است. ( کافی ج 6 ص 434)

    - مطالعه ی بیشتر : گناهان کبیره جلد 1 بخش غنا مخصوصا پاورقیش در مورد تاثیر موسیقی بر اعصاب و روان.


        نظرات دیگران ( )

  • لینک باکس ما
    نویسنده: امین جمعه 85/6/3 ساعت 6:21 عصر

                                                    به نام خدا                                                 

    بالاخره بعد از کلی انتظار لینک باکس ما هم افتتاح شد . لینک باکس ما لینک باکس خاصی است که امید است با حمایت شما عزیزان بهترین لینک باکس تخصصی شود. و اما منشور لینک باکس ....

    - هدف از تاسیس لینک باکس : عرضم به حضور شما من بارها قصد داشتم  در لینک باکس های سایر سایت ها و وبلاگ ها مشارکت کنم اما چون با مشارک خود٬ مجبور بودم لینک خود را کنار وبلاگ های غیر اخلاقی و نامشروع قرار دهم٬ پشیمان می شدم. لذا بر آن شدم خودم به همراه دوستم علی ٬ لینک باکس اختصاصی مخصوص وبلاگ های فرهنگی و مذهبی تاسیس کنم تا دوستان متدین مجبور به مشارکت با لینک های غیر اخلاقی نشوند و در عین خود آمار بازدید خود را به طور چشمگیری افزایش دهند.

    - مزیت های لینک باکس ما :

    ۱. بسیار کم حجم است .   

    ۲. ظاهر آراسته و زیبا دارد.   

    ۳. لینک های غیر اخلاقی و حشو در آن جایی ندارد.          

    ۴. آمار بازدید وبلاگ شما را به طور چشمگیری افزایش می دهد.

    - قوانین لینک باکس ما

    ۱. از آنجا که افزایش بازدید لینک باکس بستگی به قرار گرفتن آن در وبلاگ شما عزیزان دارد ٬ بنابراین اول لطفا لینک باکس ما را در وبلاگ خود قرار دهید ٬ سپس به ما اطلاع دهید ٬ در اسرع وقت لینک شما در لینک باکس قرار می گیرد. این هم به شما و هم به نفع لینک باکس ما است.

    ۲. همانطور که ذکر شد لینک وبلاگ های غیر اخلاقی و مخالف قوانین جمهوری اسلامی در لینک باکس ما قرار نمی گیرد.

    ۳. لینک وبلاگ های غیر مذهبی شامل موضوعات عمومی ٬ اجتماعی ٬ اقتصادی ٬ سیاسی ٬ ادبی و هنری و فلسفی و ... نیز در صورتی که مورد خاصی نداشته باشد و قانون شماره دو را شامل شود قرار می گیرد و از این بابت مشکلی خاصی ندارد. 

    ۴. وبلاگ های ادیان و مذاهب الهی دیگر نیز می توانند در این لینک باکس ثبت نام کنند . 

    ۵. به وبلاگ هایی با موضوع network marketing و بازاریابی ایترنتی ترتیب اثر داده نمی شود.

    - نکات:

    ۱. آدرس لینک باکس ما : لینک باکس وبلاگهای مذهبی: http://religion-linkbox.mihanblog.com

    ۲. نمونه ی این لینک باکس را می توانید در پایین صفحه  مشاهده کنید.

    ۳. طریقه ی عضویت : الف) لینک باکس ما را در وبلاگ خود قرار می دهید  ب) به ما اطلاع می دهید تا لینک شما رو در این لینک باکس اضافه کنیم.

    ۴. نحوه ی قرار دادن لینک باکس : الف) کد لینک باکس را کپی می کنید .  ب) در آخر قالب خود در قسمت ویرایش قالب ٬ این کد را پیست می کنید.

    ۵. نحوه ی مطلع کردن ما : الف) می توانید در قسمت " ارسال لینک" در بالای لینک باکس لینک خود را به همراه آد رس و عنوان و توضیح لینک را بنویسید   .   ب) در قسمت نظرات همین پست به من اطلاع دهید تا لینک شما را قرار دهم. ج) به آی دی من -که در کنار صفحه- موجود می باشد ٬ بفرستید.

    - در آخر پیشایش از مساعدت شما عزیزان تشکر می کنم موفق باشید و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین


        نظرات دیگران ( )

  • هر چه قدر می خواهی گناه کن!!!!!!!
    نویسنده: امین چهارشنبه 85/6/1 ساعت 2:32 عصر

                                                              به نام خدای محمد

    سلام علیکم امیدوارم حال شما خوب باشد. این عید خجسته را نیز به شما عزیزان و شیعیان راستین محمد (ص) تبریک و شادباش عرض می کنم.

    همه ی ما روزها ویا حتی شب ها خودآگاه یا ناخودآگاه دست به گناهان بزرگ و کوچکی می زنیم. و همه  ی ما اگرچه اندکی ٬ در دل از کار خود ناراضی هستیم اگرچه ارتکاب این عمل لذت زیادی داشته باشد. و فطرتا این مسئله را قبیح می دانیم.

    اما من امروز پنجره ی دیگری رو به روشنایی برای شما باز می کنم. به شما می گویم : برادر من هرچه قدر می خواهی گناه کن. هیچ خیالی نیست . اصلا هم ناراحت نباش. تو اختیار داری و مختاری هرچقدر می خواهی گناه کنی و در برابر فرمان پرودگار خود عصیان کنی البته به ۵ شرط .

    یک اربابی من دارم که این پنج شرط را گذاشته و در صورت قبول این  ۵ شرط می تونی هرچقدر می خواهی گناه کنی. می دونم خوشحال شدی . با دنبت گردو می شکونی.

    یه صدایی داره می یاد. اهان شنیدم:  ایول عجب آدم باحالی ..... از فردا..... بیخیال ........ عشق است و صفا .......  تو عزیز دل منی بردار چون اسلام ایندفعه دست و پای ما رو باز کرده ..... چه حالی بده ووای

    صبر کن بابا ....... تند نرو ...... وایستا با هم بریم ..... ببین اول شروط ارباب منو می پذیری ........ شاید نپذیرفتی.

    بازم صداهه اومد : ارباب کیه دیگه؟

    اسمش حسین و نام پدرش هم علی صادره از مدینه . پدر بزرگش هم می شناسی ٬ او محمد بن عبدالله است. حالا شناختی؟

    اوه... امام حسین گفته ....... همونی که محرم براش سینه می زنیم؟

    اره او ارباب من است........ خودش فرموده.

    ایول پس دیگه راه نداره ........ دمت ...... بدو شرطارو بگو رفیقام منتظرن .

    باشه فقط یه شرط ؟

    چیه؟

    اگر نتونستی شروط را قبول کنی دیگه گناه نکن و گناهو ببوس بزار کنار.

    باشه ....... ما که ندید قبول داریم ولی حالا شروطو بگو ببینم شاید سخت باشه و به دردسرش نیرزه.

    من چرا بگم ....... بزار خود امام حسین (ع) بفرمایند:

    - روایت: جوانی خدمت امام حسین (ع) رسید و گفت ٬ من مردی گنه کارم و نمی توانم خود را از انجام گناهان باز دارم مرا نصیحتی فرما.

    امام حسین (ع) فرمودند : پنج کار را انجام بده و آنگاه هر چه قدر می خواهی گناه کن :

    ۱.روزی خدا را مخور و هر چه قدر می خواهی گناه کن.

    ۲. از حکومت خدا بیرون برو و هرچه قدر می خواهی گناه کن.

    ۳. جایی را انتخاب کن که خدا تو را نبیند و هرچه قدر می خواهی گناه کن.

    ۴. وقتی عزراییل برای گرفتن جان تو آمد او را از خود بران و هرچه قدر می خواهی گناه کن.

    ۵. زمانی که مالک دوزخ آتش تو را بسوی آتش می برد در آتش وارد مشو و هرچه می خواهی گناه کن.

    جوان اندکی فکر کرد و شرمنده شد و در برابر واقعیت های طرح شده چاره ای جز توبه نداشت.(بحار الانوار ج ۷۸ ص ۱۲۶ و جامع الاخبار ح ۱۰۰۱ و نهج الحیاه ج ۶ ح ۳۸۶)

    نتیجه : الو ....... دیگه صداهه نمی یاد ....... فکر کنم او هم در تفکر فرو رفت و چاره ای جز توبه ندید. پس بچه ها همه با هم توبه کنیم تا رجب تموم نشده. استغفرالله ربی و اسئله التوبه                            موفق باشید و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین 


        نظرات دیگران ( )

  • بیشعور!!!!
    نویسنده: امین دوشنبه 85/5/16 ساعت 7:43 عصر

                                                   بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام علیکم در بادی امر جا دارد خجسته میلاد جواد الائمه (ع) را خدمت حضرت ولی عصر ارواحنا له فدا و شما عزیزان تبریک و تهنیت عرض کنم. من بعد از تحریف یک هفته ای اینترنت دوباره برگشتم و دست به قلم شدم تا نور آیات و روایات را منعکس کنم و شما را مسرت ببخشم.

    قبل از اینکه مقاله ام را شروع کنم به شما دوستان توصیه می کنم حتما در مراسم اعتکاف شرکت کنید و دوست حقیرتان را دعا کنید. ما که امسال با کلی شوق ثبت نام کردیم ولی متاسفانه حضرت دوست ما را نطلبید . متاسفانه پای ما شکست و ما را از اعتکاف دور کرد. شاید کنجکاو شوید چه جوری؟ قبل از اینکه بپرسید خودم میگم. در سالن ورزش هنگام مسابقه ی بسکتبال پای من عینهو جبرییل سیسه برگشت و یه تق صدا داد. به همین راحتی!!!   حالا باید سه هفته از بسکتبال و ورزش دور باشم .

    و اما مقاله. روی صحبت امروز من با یک سری بیشعور است که قرآن آنها را حدود۱۳۸۰ سال پیش مورد نکوهش قرار داد . و جالب آنکه این بیشعورهای نفهم در همه ی زمان ها و در همه مکان ها پیدا می شوند و عوام مردم قالبا از این دسته اند. چرا راه دور بریم . شاید من و شما هم جز این دسته ی بیشعور باشیم. امید است با مطالعه ی این آیات از ظلمت وهم به نور فهم رهسپار شویم.در ضمن این آیات گزیده ای از آیات سوره ی مومنون می باشند.

    ایحسبون انما نمدهم به من مال و بنین(۵۵) نسارع لهم فی الخیرات بل لایشعرون(۵۶) : آیا فکر می کنند کسانی که ما آنها را بوسیله ی مال و فرزند کمک کردیم در خوبی ها از دیگران سبقت گرفتند(آنها را در خوبی ها سبقت دادیم)بلکه آنها نمی فهمند. (بیشعورند)

     «این را به خود بگوییم. آیا فکر می کنی کسی که ثروتمند است و بچه های زیاد و خوبی دارد در خوبی ها سبقت گرفته.نه خیر . مال و ثروت و فرزندان همشان فانی اند . فکر کردی بچه ی فلانی کنکور قبول شده بچه ی تو نشده خدابیشتر او را دوست دارد  نه خیر . شاید مصلحت بچه ی تو چیز دیگر باشد. فکر کردی فلانی از تو خرپول تره . ماشینش رونیزه ماشین تو پرشیاه . موبایلش نوکیلست موبایل تو صاایرانه ٬ از تو حقیقتا پیشی گرفته نه خیر . بلکه تو بیشعوری که همچین فکری می کنی . اه پس چه کسی حقیقتا از بقیه سبقت گرفته و پیشرو است؟ الام می گم یه نگاه به پایین بنداز.

    ان الذین هم فی خشیه ربهم مشفقون(۵۷) و الذین هم بایات ربهم یومنون (۵۸) و الذین هم بربهم لا یشرکون (۵۹) و الذین یوتون ما آتوا و قلوبهم وجلة انهم الی ربهم راجعون(۶۰) اولئک یسارعون فی الخیرات و هم لها سابقون(۶۱) : قطعا کسانی که از خوف پروردگارشان هراسانند(شوق دارند) و کسانی که به نشانه های پروردگارشان ایمان می آورند و کسانی که برای پرودگارشان شریک نمی گیرند و کسانی که از آنچه خداوند به آنها داده می دهند و با این حال از روزی که به سوی خدای خود بازمی گردند در دل ترس دارند آنها پیشروان خوبی ها هستند و در خوبی ها سبقت می گیرند.

    «پس عزیز اینها پیشروان حقیقی زندگی هستند: ۱. متقیان : آنان که هم خدایشان را دوست دارند و هم از او هراسانند یعنی در واقع از خود و عاقبت خود که به دست اوست هراسانند و در دل شوق دارند که آخر پاداش ما بهشت هست یا جهنم. ۲. مومنان : کسانی که به خدا و پیامبرش و نشانهایش لیمان دارند و اعمالی را انجام می دهند که آنها را به رستگاری می رساند (شرح این آیه مقاله قبلی است)     ۳. کسانی که شریکی برای خدا قائل نیستند. وقتی جو می گیردشان لا اله الا ... نمی گویند. شور آنها با شعور همراه است و بی شعور نیستند . سینه می زنند گریه می کنند ولی می دانند همه ی این پاکان خود مخلوق خدای رحمان هستند. ۴. نیکوکاران: کسانی که از کوچکترین کار نیک نمی گذرند همیشه دست به خیر دارند و حال آنکه هیچ وقت اطمینان ندارند که این اعمال آنها مورد قبول خداوتد تعالی باشد فلذا همیشه در پی کار نیکند و هر آنچه دارند مثل جواد الائمه در راه خدا می دهند.             اینها سبقت گیرندگان حقیقی زندگی هستند آنان که پول زیاد و فرزندان زیاد و موفق دارند نه آنها سبقت گیرندگان نیستند.» 

    - نتیجه : المال و البنون زینة الحیاة الدنیا و الباقیات الصالحات خیر عند ربک ثوابا و خیر املا (کهف۴۶) : مال و فرزندان زینت زندگی دنیا هستند و باقیات الصالحات نزد پروردگارت بسی بهتر و عاقبت آن نیکوتر است. 

    - از دوستان خواشمندم برای اغتنام وقت خود این مقاله را در دو وقت مختلف مطالعه کنند. موفق باشید و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین  

      


        نظرات دیگران ( )

  • زندگینامه ی مختصر سید حسن نصرالله
    نویسنده: امین شنبه 85/5/7 ساعت 4:25 صبح

    امام موسی صدر نخستین جرقه مبارزه

     

    سید حسن نصرالله متولد 31 اگوست 1960 روستای «البزوریه» در جنوب لبنان است. پدرش «عبدالکریم»، سبزی و میوه‌فروشی می‌کرد و حسن برای کمک به پدر به دکان وی رفت‌ و آمد داشت. در دکان و بر سینه دیوار آن، عکس امام موسی‌صدر آویزان بود؛ عکسی که نخستین جرقه‌های محبت موسی صدر و جنبش امل را که آن زمان به جنبش محرومان معروف بود، در دل سید حسن روشن کرد. با این که با هیچ‌یک از علمای دینی آن‌وقت در ارتباط نبود و خانواده‌اش هم، یک خانواده دینی شاخص نبود، ولی سیدحسن نوجوان، علاقه‌مند به دین بود و این علاقه در حیطه انجام فرایض معمول مانند نماز و روزه محدود نبود، او فراتر از این‌ها هم می‌رفت. این علاقه وی را واداشت که با سن اندکش در سال 1976 به نجف برود و تحصیلات حوزوی خود را در آنجا آغاز کند.

    در سال 1978 به لبنان بازگشت و در مدرسه الامام المنتظر(عج)، که شهید سید عباس موسوی آن را تأسیس کرده بود، تحصیلات حوزوی خود را پی گرفت و در همان حال، به فعالیت‌های سیاسی در جنبش امل مشغول و مسئول سیاسی جنبش امل در منطقه بقاع شد.

    تأسیس حزب‌الله

     

    پس از آن که امام موسی صدر در لیبی به صورت مرموزی ربوده شد، اختلافات بسیاری در سطح رهبری جنبش امل به وجود آمد که در اثر آن و خروج عده‌ای از رهبران از این جنبش، حزب‌الله لبنان تأسیس شد. سید حسن در حزب‌الله نیز مسئولیت‌های مختلفی را عهده‌دار شد؛ از جمله عضویت در شورای رهبری حزب‌الله، اما از فضای درس و بحث فاصله نگرفت و به تحصیلات علمی خود ادامه داد تا جایی که در سال 1989 برای تکمیل تحصیلات خود به قم مسافرت کرد، اما حملات گسترده اسراییل به لبنان و مبارزات حزب‌الله به او اجازه نداد، بیش از یک سال در قم بماند و بار دیگر به لبنان بازگشت، تا در کنار برادرانش به مبارزه با رژیم صهیونیستی بپردازد.

    شهادت سید عباس موسوی

     

    در سال 1992 و پس از شهادت سید عباس موسوی، دبیرکل وقت حزب‌الله لبنان، با اجماع شورای رهبری حزب‌الله سید حسن نصرالله، دبیرکل جدید این جنبش شناخته شد. شهادت سید عباس موسوی به همراه خانواده‌اش، تأثیر بسزایی در روحیه مردم لبنان و به وی‍ژه رزمندگان حزب‌الله گذاشت و پس از آن بود که مبارزات و حملات حزب‌الله شکل جدیدی به خود گرفت و حمایت عمومی در میان مردم لبنان از حزب‌الله رو به فزونی نهاد. در این میان، اسراییل نیز در سال‌های 1993 و 1996 عملیات‌های خوشه‌های خشم و تسویه حساب را به اجرا گذاشت که با مقاومت سرسختانه حزب‌الله، که از کم‌ترین امکانات نظامی برخوردار بود، روبه‌رو شد.

    شهادت فرزند ارشد

     

    سپتامبر 1997 دو تن از رزمندگان حزب‌الله در حمله به یکی از مواضع ارتش اسرائیل در منطقه جبل‌الرفیع در جنوب لبنان به شهادت رسیده و پیکر آنان به دست نیروهای اسرائیلی افتاد. تلویزیون اسرائیل بدون اطلاع از هویت این دو نفر، تصویر خون‌آلود آنان را به نمایش گذاشت، به سرعت مشخص شد که یکی از این دو تن، سید هادی، فرزند سید حسن نصر‌الله، دبیر کل حزب‌الله است. انتشار این خبر همانند بمبی در جامعه لبنان صدا کرد و تحول بسیار مهمی در پی داشت. در تاریخ لبنان، چه در زمان جنگ داخلی و چه در مقابله با تجاوز نظامی اسرائیل، هیچ‌گاه دیده نشد که فرزند یکی از رهبران گروهای سیاسی و یا شبه نظامیان در راه مبارزه کشته شده باشد.

    این واقعه، موجی از احساسات جوشان همدردی، احترام و شیفتگی را نسبت به دبیر کل حزب‌الله در میان همه طوایف مذهبی لبنان در پی داشت، به گونه‌ای که همه آحاد ملت لبنان از هر دین و مذهبی، تحت تأثیر شدید این واقعه قرار گرفتند. رهبران سیاسی لبنان نیز یکی پس از دیگری به دیدار سید حسن نصر‌الله رفته و ضمن گفتن تبریک و تسلیت به مناسبت شهادت سید هادی نسبت به شخصیت مبارز و صادق دبیر کل حزب‌الله، مراتب قدردانی و احترام خود را ابراز داشتند. این ابراز همدردی و احترام منحصر به لبنان نبود و افرادی چون امیر عبد‌الله، ولیعهد عربستان نیز برای نخستین بار در تاریخ حزب‌الله، با ارسال پیام تسلیت برای دبیر کل حزب‌الله، حمایت خود را از مقاومت اسلامی اعلام نمود.

    سال2000 طعم شیرین پیروزی

     

    در سال 2000 و در زمانی که مذاکرات عرفات و مسئولان آمریکایی و اسراییلی برای حل کشمکش خاورمیانه، راه به جایی نبرده بود، ارتش اسراییل در حرکتی یک‌جانبه و بدون گرفتن کمترین امتیازی از حزب‌الله، از اراضی اشغالی جنوب لبنان عقب نشینی کرد و به جز مناطق محدود مزارع شبعا، نیروهای خود را از همه مناطق تحت اشغال عقب کشید. این شکست مفتضحانه، علاوه بر استحکام بخشیدن به مواضع حزب‌الله، مبتنی بر مقاومت، باعث شد تا سید حسن نصرالله به موفقیتی بی‌سابقه در میان اعراب دست یابد، تا این که به عنوان مهم‌ترین شخصیت جهان عرب شناخته شود.

    از سوی دیگر، حزب‌الله لبنان با تکیه بر این موفقیت، توانست حضور خود را در عرصه سیاسی لبنان تقویت کند تا جایی که علاوه بر حضور پرتعداد در پارلمان لبنان، سکان تعدادی از وزارتخانه‌ها را نیز به دست گیرد.

    انتفاضه، درسی از حزب‌الله

     

    پیروزی‌های پی در پی حزب‌الله در عرصه‌های مختلف سیاسی و نظامی در میان فلسطینیان نیز تأثیر خود را بر جای گذاشت. مردم آواره فلسطین به ویژه جوانان، که سال‌ها دل به روند مذاکرات صلح خاورمیانه بسته بودند، دریافتند که مشکل فلسطینیان، با مذاکره و رژیم اشغالگر، حل نمی شود و با این پیش‌زمینه، انتفاضه دوم مسجدالاقصی شکل گرفت؛ انتفاضه‌ای که به حماس قدرتی دیگر بخشید و با پیروزی حماس در انتخابات فلسطین وارد مرحله‌ای جدید شد؛ مرحله‌ای که دیگر با جنگ شش روزه اعراب و اسراییل پایان نمی‌یابد، چه آن که نصرالله در پیام خود چنین گفت:

     

    از حالا به بعد، شما جنگی تمام‌عیار خواستید، پس این هم جنگ تمام عیار شما. این را خواستید. حکومت شما خواست قواعد بازی تغییر کند، پس قواعد بازی تغییر می‌کند. شما نمی‌دانید امروز با چه کسی می‌جنگید. شما با فرزندان محمد (ص)، علی، حسن و حسین (ع) و با اهل بیت رسول خدا (ص) و اصحاب او وارد جنگ شده‌اید. شما با قومی می‌جنگید که ایمانی فراتر و برتر از همه انسان‌های این کره خاکی دارد. شما خواستار جنگی تمام‌عیار با قومی شدید که به تاریخ، و فرهنگ خود افتخار می‌کند و قدرت مادی، امکانات، مهارت، خرد، آرامش، رویا، عزم، ثبات و شجاعت دارد و به امید و یاری خدا روزهای آینده را میان ما و شما خواهیم دید.

    نویسنده: محمد‌جواد گلزا (از پایگاه سادات نیوز)


        نظرات دیگران ( )

  • گوشه ای از صفات مومنان در مقیاس قرن 21
    نویسنده: امین چهارشنبه 85/5/4 ساعت 3:58 عصر

                                                   بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام علیکم همه ی ما کمابیش با مفهومی بنام "ایمان" آشنا هستیم و به کسی که این ویژگی را دارا باشد مومن می گوییم. همه ی ما صفات آنها را شنیده ایم و در آرزوی رسیدن به این درجه هستیم.

    اصولا منتهی الآمال هر مسلمانی رسیدن به درجه ایمان محس یا رسیدن به یقین است که با آن بتواند به رستگاری ابدی برسد و راه کمال را تمام کند. و حال آنکه راه رسیدن به ایمان جز شناختن صفات مومن امکان پذیرنیست. پس چه خوب است صفات مومن را از کلام کسی بشنویم که باید به او ایمان بیاوریم و جز راه ایمان به او ٬  راه های دیگر همه اش پوچ است.

    در اینجا گزیده از آیات سوره مومنون در صفات مومنان آمده است که با مقایسه آیات با اعمال ٬ رفتار و شخصیت و روزگار خود در قرن ۲۱ می توانیم درصد ایمان خود را تخمین بزنیم که جایگاه ما نزد خدا و در روز جزا کجاست و ان شا ء الله با اصلاح عمل خود راه کمال را تمام می کنیم و رستگار شویم.

    قد افلح المومنون(۱) : قطعا مومنان رستگار شدند . «ایمان شرط کافی رستگاری است . اگر مومن باشی رستگاری.»

    الذین هم فی صلاتهم خاشعون(۲) : کسانی که در نمازهایشان فروتنند. «فروتنی در نماز یعنی همه توجه ما معطوف به خدا شود و با خضوع و بی چیزی و فقر در برابر خدای قدیر حاضر شویم.             گویند رسول الله (ص) هنگام نماز سر مبارکشان را بسوی آسمان گرفته و آسمان را نگاه می کردند و هنگامی که این آیه نازل شد سر مبارکشان را به پایین انداخته و زمین را نگاه کردند و از آن موقع این عمل سنت و مستحب شد.»

    والذین هم عن اللغو معرضون(۳) : و کسانی که از سخن بیهوده روی گردانند . « در کتاب مجمع البیان تعاریف زیادی از واژه ی لغو شده که بعضی ها آن را سخن بیهوده و بعضی ها آن را کلا کار بیهوده در نظر گرفتند و حقیقتا به نظر من این لغو یعنی کارهای بیهوده و بقول بچه ها گفتنی الافی که هیچ سودی ندارد بلکه همش ضرر است و چه ضرری بالاتر از اتلاف وقت که خیلی می تواند با ارزش باشد. پس کمتر حرف مفت و بیهوده بزنیم و »

    والذین هم لزکاة فاعلون(۴) : و کسانی که  زکات می پردازند . «همانطور که می دانید زکات بر ۹ چیز واجب است که رسائل توضیح المسایل به تفصیل درباره ی آن مطلب دارند اما به نظر من این آیه به همین ۹ چیز محدود نمی شود. احادیث زیادی داریم (مثلا در غرر) که زکات این ویژکی فلان فعل است . مثلا زکات علم٬ تعلیم آن است و با توجه به اینکه گفته : والذین هم لزکاة فاعلون و از فعل ٬فاعلون استفاده کرده و ریشه ف ع ل به معنی انجام دادن است لذا منظور از زکات هرآنچیزی است که در احادیث از آنها بعنوان زکات نام برده شده  و صرفا مبلغ نقدی نیستند که پرداخت شوند.»

    والذین هم لفروجهم لحافظون(۵) : و آنهایی که شرمگاه خود را حفظ می کنند. « و اما رسیدیم به اصل مطلب. این آیه اشاره دارد که مومنان کسانی هستند که شهوت جنسی خود را کنترل می کنند و فروج بمعنی عورت و شرمگاهی هست که حفظ آن بسیار مشکل است . و پیش زمینه ی کنترل شهوت جنسی کنترل چشمان است. من معتقدم کسی که چشم و گوشش کم بجنبه . حواسش به چشماش باشه و بقول معروف آدم هیزی نباشه این مشکلات و گناهان برایش پیش نمی اید . در سنین نوجوانی انفجار و غلیان این غریزه را می بینیم که حفظ آن بسی مشکل است و متاسفانه گناهانی که بدین طریق را مرتکب می شوند می تواند به راحتی آدم را کف جهنم فر دهد . من دیگه بیشتر در این باب وارد نمی شوم چون دوستان خودشون جای استاد ما هستند

    الا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم انهم غیر ملومین(۶) : جز بر همسرانشان و کسانی که مالک آنها شدند (کنیزان) که قطعا در این صورت ملامت نمی شوند. « پس ازدواج بهترین راه برای رهایی از بند شهوت است و گناهان جنسی انسان رو کاهش می دهد که شهوت در مورد همسر اشکال ندارد و ملامتی به همراه ندارد. والا ما که زن نداریم چی بگم . اللهم زوجنی بحور العین دوستان این دعا را آتو نگیرندا من اینو در ادیه ی امام معصوم هم دیدم و از خودم ننوشتم. »

    فمن ابتدی وری ذلک فاولئک هم العادون(۷) : و کسی که به غیر از این زنان حلال را به مباشرت طلبد البته ستمکار و متعدی خواهد بود (ترجمه الهی قمشه ای) 

    والذین هم لامانانتهم و عهدهم راعون(۸) : و کسانی که به امانت هایشان و عهد و پیمان خود وفادارند. « آره عزیز من با دوستت قرار می زاری نزار فردا صبح برو . بعد پیش خودت فکر کنی کلاس داره . یا دوست سی دی شو داده بهت باهاش فیریزبی و بشقاب پرنده بازی کنی. یا به مردم اینقدر وعده و وعید بدی بعد بزنی زیرش . مومنان وفای به عهد می کنند و امانت را مثل اولش برمی گردانند.

    والذین هم علی صلواتهم یحافظون (۹): و کسانی که از نماز هایشان حفاظت می کنند. « حفاظت از نماز مفهوم کلی است یعنی هم از نظر ظاهری و هم از نظر باطنی. هم نماز باید صحیح خوانده شود و هم سر و قت و هم با توجه قلبی. مومن به هیچ قیمت نمی گذارد نمازش قضا شود من به عینه افرادی را دیدم که در همه اوقات نمازشان را منظم می خوانند اما اگر میهمانی جایی بروند خجالت می کشند نماز نمی خوانند و نماز قضا می شود . نمی دونم والا خیلی دوستدارم ببینم اینها تو سرشان چه فکری می گذره . شاید فکر می کنند ریا میشه !!! دوستان یه توصیه برادرانه دارم و آن این است که هیچ وقت نه تنها واجب بلکه مستحبی را بخاطر ترس از اینکه عمل مزورانه و ریاکارانه شود ترک نکنید . همین تفکر - که مثلا الان دارم ریا می کنم -  ثابت می کند که عمل شما ریا نیست چون تزویرگر از این فکرها به ذهنش نمی رسد و همه ی فکرشان رسیدن به هدف خود و ظاهرسازی است. »  

    اولئک هم الوارثون(۱۰) : آنها وارثانند. « وارث چی؟ آیه بعد را بخون.»

    الذین یرثون الفردوس هم فیها خالدون(۱۱) : کسانی که وارثان بهشت هستند و در آن جاودانند. « فردوس همان پردیس است و پریس همان پارادایس غربی می باشد. و چه خوب نتیجه ای دارند والعاقبه للمتقین»

    -نتیجه : اگر خواستی مومن باشی اینجوری باش. چه جوری ؟ یه نگاه به بالا بنداز.

    - تذکر : دوستان واقعا عذر می خواهم . حیفم اومد شما را از این آیات نورانی و نتایج خود آگاه نکنم . شما می توانید در این چشمه ی  نور الهی در دو سانس آب تنی کنید. موفق باشید و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

     


        نظرات دیگران ( )

  • تنها تو مانده ای نصرالله!!!
    نویسنده: امین یکشنبه 85/5/1 ساعت 2:56 عصر

    شرم الشیخ کوفه است و
    جنوب‌، نینوا!
    دارد جنوب شبیه کربلا می شود
    مدیترانه‌، فرات است
    فرات‌، عبای توست!
    برای این همه زخمی
    برای این همه بی کفن
    تنها ردای مهربان تو مانده است!

    وگرنه این سران
    دشداشه‌هاشان را
    پرچم صلح کردند و فروختند
    شاید اگر نبود نفت می‌جنگیدند
    دیروز، ذوالفقار را
    با قطعنامه‌ها
    تاق زدند
    امروز منتظرند
    که از قطعنامه‌ها
    زمین و نان
    فرشته و غلمان ببارد!
    بارید!
    و قطعنامه همین بمبی ست
    که دارد می‌بارد!

    جنوب غرق خون است و
    غزه آهوی زخمی
    تو تنها مانده ای نصرالله!
    در خیبری به نام جنوب
    و هواپیماها دارند خندق می کنند و
    کودکان زخمی تشنه اند
    تو رفته ای از شریعه آب بیاوری
    در برابر چشم این همه ماهواره جاسوسی

    اوضاع روزگار بد نیست
    از سران عرب
    یکی با شمشیری از طلا بر کمر
    دارد ریشش را خضاب می‌کند و
    یکی
    همیشه در مواقع حساس
    به سجده می‌رود
    شیخ فلان
    تا دشداشه را عوض کند

    شیخ الرشید تا سان ببیند از برابر عکسش
    شاه کوچک تا برگردد از تعطیلات آمریکایی
    دیر خواهد شد
    نماد ارتش عربی
    پلیس مصراست
    که همچنان حمله می کند به الازهر!
    جان بولتون دارد پارس می‌کند در سازمان ملل!

    تنها تو مانده ای نصرالله!
    پس شمشیر را پس بگیر و
    اسب را پس بگیر و
    شریعه را پس بگیر و
    غیرت عربی را پس بگیر
    که پادشاهان عرب
    شیهه اسبان مرده‌اند!

     

    علی رضا قزوه

     


        نظرات دیگران ( )

  • شعر یا شر؟!؟!
    نویسنده: امین پنج شنبه 85/4/29 ساعت 1:3 صبح

                                                  بسم الله الرحمن الرحیم

    سلام خدمت دوستان . امیدوارم که عید میلاد با سعادت دخت پیامبر(ص) و ام ابیها حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بر شما خوش گذشته باشد. امروز می خواهم درباره ی شعر بحث کنم و دیدگاه احادیث و روایات را در این باره بیان کنم.

    علتی که باعث شد این مقاله را بنویسم بحث و جدل دوتا از دوستان من درباره ی شعر است. یکی از آنها بنام آقا سعید از اون حافظ دوستای افراطی و مدافعان سرسخت حافظ و شاعران این تریپی است . حیف که عمر حافظ قد نداد که حضور آقا سعیدو درک کنه. شرط می بندم اگه حافظ ۴۰ تا یار مثل سعید داشت قیام می کرد و مردم را مجبور می کرد به جای کتاب بخوانیم دبستان ٬ کتاب دیوان حافظ بخوانند.

    نقطه مقابل فرد مزبور شخصی است بنام آقا احمد . این آقا احمد ما از اون آنتی شاعرای خفن است. می گوید همه ی شعر ها ٬ شر و ور هستند و اصولا حافظ و امثالهم هموشون فن چرت و پرت و خزعولات سرایی را پیشه کردند و این اصیل های عرفانی همش برای کلاس گذاریست. شرط می بندم آقا احمد اگر زمان حافظ بود وی را از هرم به سقف میخانه آویزان می کرد تا دیگه فکر شعر و شاعری به سرش نزند. (با عرض پوزش خدمت بچه های شاعر مسلک و انجمن گسترش فرهنگ و ادب فارسی و فرهنگستان محترم ادب و زبان فارسی) 

    اما نظر احادیث و رویات و حتی قرآن با نظر این دو دوست نسبتا محترم مخالف است . می گوید: نه این خوبه که هر شعری که گفته شد را بپرستی و نه اینکه اشعار شعرا محترم را نخوانده و نشنیده چرت و پرت تلقی کنی. احادیث درباره ی شعر بسیار کم است و من به زور چهار تا حدیث معتبر و معروف در باره ی شعر پیدا کردم  امیدوارم حداقل شبهات این دو دوست عزیز را برطرف کند.

    1) معنی شعر و شاعر: تعریف مرحوم راغب اصفهانی: شاعر بعلت فطنت و دقت معرفت شاعر نامیده شده و شعر در اصل علم دقیق است...    - و تعریف استاد قرشی نگارنده کتاب قاموس قرآن: شعر در اصل به معنی دانستن و توجه خاص است و در اصطلاح بکلام موزون و قافیه دار اطلاق می شود که در آن دقت و ذوق مخصوص بکار رفته است . شاعر گوننده ی چنین کلامی استباید اضافه کرد که شعر بیشتر توام با تخیلات است که در خارج مصداق حقیقی ندارد و شاعر بقدرت خیال خویش آن را در قالب الفاظ ریخته است .... (قاموس قرآن ج 4 ص 43)

    2) و اما کلام معروف خدا : و ما علمناه الشعر و ما ینبغی له ان هو الا ذکر و قران مبین : ما به او شعر نیاموختیم و شعر به او سزلوار نیست بلکه کلام او تذکر و قرآن آشکار است.(یس 69)  « اینجا مشخص می شود شعر کلامی موزون است زیرا قران نیز موزون است ولی همانطور که در بالا ذکر شد :شعر کلامی است که حالت خیال انگیز دارد و خیلی ها شاعر را خیال پرداز تلقی می کنند فلذا در شان نزول این آیه آمده که مشرکان بدلیل "این پیامبر را شاعر می خوانند که کلامش خیال پردازی ای بیش نیست."»

    3) پیامبر اعظم (ص) : بعضی بیان ها سحر ، بعضی شعرها حکمت، بعضی سخن ها مبهم و برخی دانشجویی ها نادانی است. (کنزالعمال ج3 ص 582) « پس شعر غیر خیالی هم داریم و شعر خیالی تنها نوعی از شعر است. شعر توان بالقوه جهت تبدیل به حکمت را دارد که این امر مستلزم محتویات آن است.»

    4) گویاترین شعر : پیامبر اعظم (ص) : گویاترین و زیباترین شعری که عرب گفته است ، سخن لبید است که گوید : آگاه باشید! جز خدا همه چیز باطل است : الا کل شی ما خلا الله باطل (سنن الکبری ج10 ص 239) « این شاعر ، یک شاعر حکمت گو است  که یا خود حکیم بوده است و سخنان حکیمی را در قالب زیبای شعر گنجانده است.»

    5) پیامبر اعظم(ص) :  هر آیینه اگر شکم مردی  از چرک پر شود بهتر است که از شعر پر گردد. (صحیح البخاری ج 2 ص 109)« من این حدیث را قبلا در کتاب حماسه ی حسینی ج 1 اثر استاد شهید مرتضی مطهری خواندم. او این حدیث را اینگونه تحلیل می کرد که منظور این نوع شعر ، خزعولات و مثلا ستایش زیبایی معشوق و مطالب حشو و زاید است و بطور کلی منظور شعر نیست بلکه شر است. در جای دیگر از آقای رحیم پور ازغدی شنیدم که در زمان پیامبر (ص) گروه هایی قد علم کرده بودند که با اینگونه اشعار مردم را به لهو و لعب کشانده و اشعار آنها غالبا در توصیف زیبایی و یا خصوصیات ظاهری زنان مسلمان بود که پیامبر با تدبیر خویش این فرق را متلاشی کرد.»

    - نتیجه : شعر خوب است ولی شمشیر دو لبی است که می تواند هم کافر کشد و هم مسلمان مومن شیعه اثنی عشری باحال.  پس هم شعر داریم و هم شر که خیلی موقع فاصله ی تمییز این دو کلام از مو نیز باریکتر است. امیدوارم این مقاله مشکل و شبه آقا احمد و سعید آقا را حل کرده باشد و به شما عزیزان بصیرت کافی جهت مطالعه اشعار شاعران و تحلیل آنها را داده باشد .  موفق باشید و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین

     


        نظرات دیگران ( )

  • حجاب!!!
    نویسنده: امین چهارشنبه 85/4/28 ساعت 2:15 صبح

                                                   بسم الله الرحمن الرحیم

    ۱) والقواعد من النساء اللاتی لا یرجون نکاحا فلیس علیهن جناح ان یضعن ثیابهن غیر متبرجات بزینة وان یستعففن خیر لهن والله سمیع علیم (سوره نور آیه ۶۰ )

     ترجمه : و زنان از کار افتاده‏اى که امید به ازدواج ندارند گناهى بر آنها نیست که لباسهاى (روئین) خود را بر زمین بگذارند به شرط اینکه در برابر مردم خود آرائى نکنند و اگر خود را بپوشانند براى آنها بهتر است. و خداوند شنوا و دانا است.

     ۲) یا ایها النبی قل لازواجک وبناتک ونساء المومنین یدنین علیهن من جلابیبهن ذلک ادنی ان یعرفن فلا یوذین وکان الله غفورا رحیما (سوره احزاب آیه ی۵۹ )

    ترجمه : اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤ منان بگو جلبابها (روسرى هاى بلند) خود را بر خویش فرو افکنند، این کار براى اینکه (از کنیزان و آلودگان) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است و (اگر تاکنون خطا و کوتاهى از آنها سر زده) خداوند همواره غفور و رحیم است.

    ۳) وقل للمومنات یغضضن من ابصارهن ویحفظن فروجهن ولا یبدین زینتهن الا ما ظهر منها ولیضربن بخمرهن علی جیوبهن ولا یبدین زینتهن الا لبعولتهن او آبائهن او آباء بعولتهن او ابنائهن او ابناء بعولتهن او اخوانهن او بنی اخوانهن او بنی اخواتهن او نسائهن او ما ملکت ایمانهن او التابعین غیر اولی الاربة من الرجال او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء ولا یضربن بارجلهن لیعلم ما یخفین من زینتهن وتوبوا الی الله جمیعا ایها المومنون لعلکم تفلحون (سوره نور آیه ۳۱ )

    ترجمه : به زنان با ایمان بگو چشمهاى خود را (از نگاه هوس آلود) فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند، و زینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار ننمایند، و (اطراف) روسریهاى خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود) و زینت خود را آشکار نسازند مگر براى شوهرانشان یا پدرانشان یا پدر شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران همسرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیششان یا بردگانشان (کنیزانشان) یا افراد سفیه که تمایلى به زن ندارند یا کودکانى که از امور جنسى مربوط به زنان آگاه نیستند، آنها هنگام راه رفتن پایهاى خود را به زمین نزنند تا زینت پنهانیشان دانسته شود. (و صداى خلخال که بر پا دارند به گوش رسد) و همگى به سوى خدا بازگردید اى مؤ منان تا رستگار شوید.

     

     


        نظرات دیگران ( )

  • افتتاح وبلاگ جدید
    نویسنده: امین چهارشنبه 85/4/28 ساعت 2:4 صبح

    بالاخره بعد از کلی کش مکش 40 حدیث در پارسی بلاگ افتتاح شد . در این وبلاگ  سعی است مطالبی که با وبلاگ 40 حدیث بلاگفا سنخیت ندارد از قبیل مطالب سیاسی ، اجتماعی ، خبری و تحلیلی در اینجا نگاشته شود فلذا این محیط در سرویس وزین پارسی بلاگ آزادی قلم بیشتری به من می دهد تا درباره ی هرچه که خواستم بنویسم واین وبلاگ  مرا مقید به حدیث نوشتن و تحلیل آن نمی کند .


        نظرات دیگران ( )